در مورد برند سازی تجربه محور چه میدانید؟

با ما همراه باشید و در مورد برند و برند سازی بیشتر بدانید.

در مورد برند سازی تجربه محور چه میدانید؟

با ما همراه باشید و در مورد برند و برند سازی بیشتر بدانید.

هنگامی که در گوگل دنبال موضوعی خاص می گردید .طبیعتا فقط چند لینکی را که در صفحه ی اول برایتان یافت شده دنبال می کنید وبه ندرت به سراغ لینک های سوم به بعد می روید.
این خاصیت ذهن است و ذهن انسان هم دقیقا به همین گونه عمل می کند .
هنگامی که برای رفتن به رستوران نیاز به تصمیم گیری دارید .چند رستوران به ذهنتان می آید ؟ مطمئنا بیشتر از 5 رستوران را به خاطر نخواهید آورد و این درحالی است که روزانه از کنار چندین رستوران مختلف می گذرید و تمایل به تجربه آن فضا ها را در لحظه گذر دارید.
حال شما به عنوان صاحب یک کسب و کار زمانی که به افزایش فروش و بالابردن راندمان خود می اندیشید باید به این نکته توجه کنید :نام شما در اذهان مخاطبان شما وجود دارد و یا شما در میان خیل کسب و کار های مشابه گم شده اید ؟
برای ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک کنید.
برند سازی تجربه محور
منبع:برند تک
برند -برند سازی-مشاوره برند-آموزش برند

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آموزش برند سازی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

برنامه برند

دستیابی  به ارزش افزوده برند نیازمند ایجاد برندی است که مشتری ها به اندازه ی کافی از آن آگاه باشند و بتوانند با آن ها رابطه ای عمیق،مثبت و منحصر به فرد برقرار کنند و بر پایه ی این رابطه،تداعیاتی را در ذهن خود بسازند.فرایند دانش افزایی مصرف کنندگان از برند به سه فاکتور وابسته است.
1-    امنتخاب عناصر با هویت های اصلی تشکیل دهنده برند و چگونگی آمیخته شدن این عناصر با یکدیگر
2-    یکپارچه سازی عناصر برند با بهرگیری از فعالیت های بازاریابی و برنامه ی پیشبرد فروش
3-    سایر عوامل ایجاد کننده ی تداعیات ذهنی فرعی که به طور غیرمستقیم و در نتیجه ی ایجاد ارتباط با سایر موجودیت ها تصویر برند را در ذهن مصرف کننده ایجاد می کنندیا بهبود می بخشند.
انتخاب عناصر سازنده برند
معمول ترین عناصر سازنده یک برند،نام،URL،لوگو،نمادها،کاراکتر ها،بسته بندی و شعارهایی است که آن برند از آن ها استفاده می کند.برخی از این گزینه ها برای افزایش آگاهی نسبت به برند یا تقویت تداعیات ذهنی منحصر به فرد مناسب و مثبت مور استفاده قرار می گیرند.بهترین آزمون برای سنجش سهم هر عنصر برند این است که ببینیم مشتری ها با در نظر گرفتن آن عنصر(نام یا لوگو یا .....)به تنهایی،در مورد آن محصول یا خدمت چگونه فکر می کنند.از آنجا که هر کدام از این عناصر مختلف،مزیت های متفاوتی دارند،اغلب مدیران بازاریابی از ترکیب مشخص و منحصر به فردی از همه ی این عناصر برای هر برند بهره میگیرند.

برای کسب اطلاعات بیشتر روی لینک زیر کلیک نمایید.

برنامه بازاریابی برند

کلمات کلیدی:برند-برندسازی-آموزش برند-مشاور برند

  • شهریار شفیعی
  • ۰
  • ۰

برند Brand و شهرت Reputation بسیار محکم به یکدیگر متصل‌اند اما مترادف نیستند. زیرا که در بسیاری از شرکت‌ها در هنگام شروع پروژه مدیریت برند یا برندینگ، با این مسئله روبرومی شویم و از مدیران می‌شنویم که پروژه برند را به پروژه شهرت ونام تجاری برای فهم بهتر نیروی‌های انسانی سازمان خود، ترجمه می‌نمایند. حتی مدیری درخواست می نمایند که ما نیز از واژه شهرت سازی به‌جای برندسازی استفاده نماییم.
این مورد بسیار عادی است که عموم مردم، برند داشتن را با شهرت داشتن مترادف می‌دانند.
با توجه به اینکه برند و شهرت هردو از نوع دارایی‌های نامشهود (ناملموس/ غیر عینی) شرکت هستند، این ناملموس بودن سبب می‌شود که تفسیر یکسانی از این دو واژه در ذهن مدیران ایجاد گردد. همچنین موجب شده است تا گرایش و هدف‌گذاری مدیران به برندسازی و ایجاد شهرت از یک مسیر واحد برنامه‌ریزی گردد.
شهرت و برند، هردو از مسیر برقراری ارتباط با مخاطب شکل‌ گرفته و به دنبال بهبود شناخت و درک مخاطب از کالا یا خدمت هستند.
عملکرد برند دارای ماهیت چندگانه و اثری افزاینده دارد. هدف از برند و عملیات برندسازی، ایجاد اشتیاق و تمایز است. تحریک خریداران به پرداخت وجه بیشتر برای محصولات و خدمات سازمان به‌جای اینکه آن پول را جای دیگر صرف نمایند. شهرت حاصل جمع کل سوابق کاری سازمان است.
به زبان ریاضی می‌توانیم عملکرد برند را به عمل ضرب و شهرت را با عمل جمع تشبیه نماییم.
پس شهرت عبارت است حاصل جمع فعالیت‌ها و اظهارنظرهای گذشته تا امروز سازمان است. در این حالت برند ساخته می‌شود که این شهرت به را کسب درآمد و پول نزدیک نماید. پس یکی از وظیفه مدیریت برند، حفاظت از شهرت سازمان به‌ منظور حفظ اعتماد و اعتبار است.
برند نقشی پویا و کنش گرا، اما شهرت نقشی تدافعی دارد. ولی هر دو برای سازمان ضروری است.هر یک می‌تواند دچار مشکل شده و آسیب ببینند و آسیب یکی بر دیگری تأثیر خواهد گذاشت.

برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

تفاوت برند و شهرت در چیست؟

کلمات کلیدی:برند-برندسازی-آموزش برند-مشاوره برند-برندینگ


  • شهریار شفیعی
  • ۰
  • ۰

زمانی در ایالات متحده ، برندهائی نظیر Campbell’s ، Kodak، K-Mart ، Polaroid، Oldsmobile و Levi’s به عنوان شاخص های قدرت برند شناخته می شدند. اکنون همگی یا خیلی بیمار هستند و یا مانند Oldsmobile مرده اند؛ Levi’s طی هفت سال گذشته افولی نفس گیرو بی مهابا را تجربه کرده است. وقتی برندهائی با چنین جایگاه قدرتمند، اینگونه و با این سرعت به چنین وضعی دچار می شوند، چه حرفی برای توان و قدرت مدیریت برند باقی می ماند. بحران تمایز در سال 2002، دو شرکت تحقیقاتی آمریکائی برای تحقیق در مورد اینکه “برندها در طبقه های گوناگون تا چه اندازه متمایز هستند؟”، خود را تجهیز کردند. آنها 46 طبقه محصول/ خدمت را در اذهان مشتریان مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که 40 مورد از برندهای پیشرو در حال از دست دادن تمایز خود در اذهان مشتریان می باشند. چنین استنباط می شد که برندهای پیشرو در چهار طبقه به حفظ تمایز خود پرداخته و تنها در دو طبقه تمایز خود را بیشتر می کردند. در حمایت این مطلب،تحقیق Ernest & Young راجع به برندهای جدید نشانگر افزایش 80% ناتوانی بود. اولین دلیلی که برای ناتوانی مورد توجه قرار می گرفت کمبود تمایز بود. اکنون هر دانشجوی بازاریابی می تواند به شما بگوید که برندها بایستی با اهدافشان یکپارچه باشند و برای توفیق در بازار، از رقبایشان متمایز باشند، اما نشانه و شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه بازاریابی به نحوی ظرفیت ایجاد و مدیریت برندهای متمایز را از دست داده است. این فقدان تمایز موجب گردیده است تا برندها به سمت رقابت در حوزه های قیمت سوق داده شوند و چرائی اولویت برندها ، مورد خدشه قرار گیرد. ناتوانی در ایجاد تمایز، به این نکته اشاره دارد که افول ما در حوزه بازاریابی ناشی از فقدان یک تفکر اصیل در مورد آن است یعنی فقدان خلاقیت در موضوعات استراتژیک. یک استراتژی ناب برای برند، از الزامات ایجاد تمایز است. بنابراین خلاقیت برای توفیق در استراتژی برند( جایگاه سازی یا برند سازی آنطور که ما آن را می نامیم) امری حیاتی است. بیشتر مواقع بازاریابها تلاش می نمایند تا با درخواست ساخت تبلیغات منحصر به فرد از شرکتهای تبلیغاتی خود، یک استراتژی “من هم همینطور” مبتنی بر منافع حاصل از طبقه محصول / خدمت برای مشتری را، اتخاذ نمایند. مسئله اینجاست که یک استراتژی از کارافتاده موجب می گردد تا کلیه افراد دست اندرکار اجرای آن نیز از حرکت باز بایستند. بحران تمایز مسئله اجرائی نیست. با تمام اینها به نظر می رسد که بازاریابها به هنگام فرموله کردن استراتژی برند، توان تفکر خلاقانه خود را از دست داده اند یا شاید ما محدود به نوعی سیستم اعتقادی (پارادایم) هستیم که با تفکر غائی آن در تقابل است. چهار انگاره اصلی علم بازاریابی علم بازاریابی مشتمل بر خوشه ای از فرآیندها و اعتقادات است که برخاسته از نیاز مکاتب تجاری و کسب و کارهای بزرگ برای نظام مند کردن فعالیتهای بازاریابی، می باشد. این علم در ارتباط با بودجه بندی، مدیریت ترویج، قیمت گذاری و بسیاری ابعاد عملیاتی بازاریابی، از عملکردی عالی برخوردار بوده است اما وقتی موضوع ایجاد و مدیریت برند به میان می آید می بینیم که انگاره های اصلی علم بازاریابی بشدت با نیاز اصلی برندها یعنی تمایز، بیگانه بوده است. انگاره های ناگفته تضعیف کننده علم بازاریابی به شرح زیر می باشد: 1. به فرآیندها بیش از ایده ها اهمیت دادن اعتقادی وجود دارد مبنی بر اینکه یک فرآیند خوب سازمان داده شده می تواند عملاً تمامی مسائل پیچیده کسب و کار را حل کند.

برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

تاثیر متقابل بازاریابی و برندینگ

کلمات کلیدی: برند-برندسازی-آموزش برندسازی-مشاور برندسازی


  • شهریار شفیعی
  • ۰
  • ۰

باید از نیاز یا تقاضای واقعی که باید برآورده سازید اطلاع داشته باشید. آیا محصول را می‌توان به منظور کسب سود بیشتر یا به‌صورت رقابتی قیمت‌گذاری کرد؟ آیا این محصول واجد ارزش خاصی در مقایسه با محصولات مشابه است؟ آیا کیفیت خوبی دارد؟ تمام تلاش خود را به منظور انجام ارزیابی واقعی و عینی محصول از دیدگاه و نقطه‌نظر مشتریان به‌کار گیرید.


در انجام فعالیت‌های بازاریابی و تبلیغات برای شرکت‌های مختلف توجه به چهار مؤلفۀ اصلی لازم و ضروری است:


۱. محصول


۲. پیام


۳. بازار هدف


۴. رسانه


این چهار مؤلفه نقش کلیدی و حائز اهمیتی در تعیین موفقیت یا شکست تمامی فعالیت‌های بازاریابی انجام شده در شرکت دارند. بنابراین برای اینکه همیشه در انجام فعالیت‌های بازاریابی و تبلیغاتی موفق باشید و به نتایج دلخواهتان برسید لازم است که دانش و تسلط لازم را در مورد این چهار مؤلفه داشته باشید. ادامه مطلب برندسازی

  • شهریار شفیعی
  • ۰
  • ۰

اقسام تبلیغات

چون تبلیغ کنندگان بسیار گوناگونی تلاش می کنند تا به انواع بسیار مختلف مخاطبان دسترسی پیدا کنند، به این دلیل تبلیغات امر پیچیده ای است . 

تبلیغات نام تجاری: قابل مشاهده ترین نوع تبلیغات، تبلیغات ملی مصرف کننده است. نام دیگر آن تبلیغات نام تجاری است.این نوع تبلیغات بر توسعه هویت و تصویر بلند مدت یک نام تجاری متمرکز است.

تبلیغات خرده فروش: در مقابل، تبلیغات خرده فروش است که به محل کسب مربوط می شود، تبلیغات خرده فروش بر قیمت، در دسترس بودن، مکان و ساعات کار، تاکید دارد.

تبلیغات سیاسی: این نوع از تبلیغات را سیاستمداران به کار می برند تا مردم را متقاعد کنند که به آنان رای دهند. گرچه این نوع تبلیغات، منبع مهم ارتباطات برای رای دهندگان است، منتقدان عقیده دارند که تمرکز تبلیغات سیاسی، بیشتر بر تصویر سازی است تا پرداختن به موضوعات.

تبلیغات کتاب راهنما: نوع دیگر تبلیعات، کتاب راهنما است، زیرا مردم برای آن که بدانند چگونه کالا یا خدمتی را بخرند به آن مراجعه می کنند.

تبلیغات پاسخ-مستقیم: این نوع ازتبلیغات ممکن است از هر وسیله تبلیغی و از جمله پست مستقیم استفاده کند، اما پیام آن با پیام 

تبلیغات ملی و خرده فروش که در آن، مستقیما فروش کالایی را تشویق می کنند، متفاوت است.

تبلیغات کسب و کار به کسب و کار(شغل به شغل): این تبلیغات شامل پیام های معطوف به خرده فروشان، عمده فروشان و توزیع کنندگان است ادامه مطلب

  • شهریار شفیعی
  • ۰
  • ۰

معمولا هنگامی که ما درباره پیام ها فکر می کنیم، نمادهایی را در نظر داریم که آگاهانه دیده یا شنیده شده اند. با وجود این، امکان دارد که نمادها به شیوه ای منتقل شوند که خارج از آستانه درک معمولی قرار گیرند. این نوع از پیام ها، زیر آستانه حسی نامیده می شوند. یک پیام زیر آستانه حسی، پیامی است که به گونه ای فرستاده می شود که گیرنده از دریافت آن هشیارانه آگاه نمی شود. به عبارت دیگر، نمادها به قدری ضعیف و کوتاهند که به روشنی قابل تشخیص نیستند. ظهور هیجان ناشی از این موضوع از هنگامی شروع شد که جیمز ویکاری در سال 1958 اقدام به بررسی در این زمینه کرد. موضوع بررسی وی آن بود که در یک سالن سینما در فورت لی، نیوجرسی، کلمات «کوکا بنوشید» و «ذرت بو داده بخورید» به طور برق آسا روی پرده ظاهر می شد. گفته می شد که در نتیجه این کار، فروش کوکا و ذرت بو داده، افزایش یافته است.
درباره ای موضوع، ونس پاکارد در کتابش با عنوان ترغیب کننده های پنهانی به تفصیل صحبت کرده، و اخیرا ویلسون برایان کی در دو کتاب خود با عنوان های اغوای زیر آستانه حسی و بهره برداری جنسی رسانه ها درباره این مساله بحث کرده است. برایان کی مدعی است که «جا دادن» زیر آستانه حسی در تبلیغات برای آن است که رفتار خریدار عمدتا از طریق جذابیت های مربوط، دستکاری شود. برای مثال، او می گوید که 99 درصد تبلیغات مربوط به نوشابه های الکلی از این ترفند استفاده می کنند. کی استدلال می کند که پیام ها به گونه ای ماهرانه مخفی شده اند که یک شخص عادی متوجه آن ها نخواهند شد، مگر اینکه به آن ها اشاره شود. او اعتقاد دارد که به کاربردن این فن همانند کار یک هنرمند با رنگ پاش، با حداقل کار بر روی جزئیات است.
اینکه آیا محرک های زیر آستانه حسی می تواند سبب بعضی واکنش های کوچک تر شود، هرگز مساله تبلیغات نبوده است. در وضعیت به شدت کنترل شده آزمایشگاهی، محرک های زیر آستانه حسی، برای ایجاد عکس العمل هایی مثل پاسخ های «دوست دارم/دوست ندارم» عرضه شده اند. مسئله تبلیغات آن است که آیا پیام زیر آستانه حسی، توان آن را دارد که بر رفتار خرید مردم تاثیر بگذارد.با تحقیق در این زمینه، مشکلات عملی چندی درباره نظریه جا دادن محرک های زیر آستانه حسی به نحوی مطرح شده است که بتواند بر رفتار خرید تاثیر گذارد. ابتدا اینکه آستانه ادراکی از شخصی به شخصی و از زمانی به زمانی دیگر، تفاوت پیدا می کند. نمادهایی را که برای فردی زیر آستانه حسی است، ممکن است فردی دیگرآگاهانه درک کند. پیامی که برای تمامی مخاطبان، زیر آستانه حسی بودن آن تضمین شده است، احتمال دارد آن قدر ضعیف باشد که تاثیرات محدودی داشته باشد. مشکل دیگر،فقدان کنترلی است که تبلیغ کننده، نسبت به فاصله و موقعیت پیام گیر از پیام خواهد داشت. تفاوت ها در فواصل و موقعیت، هنگامی قادر است تاثیرگذار باشد که تحریکات از نوع زیر آستانه حسی و قابل تشخیص باشد. مشکل سوم از تاثیر مطلب قابل تشخیص (فوق آستانه حسی)، نظیر فیلم یا آگهی تجاری استفاده شده همراه با پیام زیر آستانه حسی، ناشی می شود. تحریکات فوق آستانه ای حسی ممکن است بر مطلب زیر آستانه حسی غلبه داشته باشد.

برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

تبلیغات زیرآستانه حسی           


  • شهریار شفیعی
  • ۰
  • ۰

1. گوچی (Gucci )
گوچیو گوچی نخستین فروشگاه کالاهای چرمی خود را در سال 1906 میلادی در فورانس ایتالیا افتتاح کرد. یک قرن بعد، لوگوی این کمپانی به محصولات لاکچری در دنیا تبدیل شد. گوچی در سال 1920 میلادی، کیف های چرمی به سوارکارها می فروخت و اکنون یکی از بهترین برندهای کیف در دنیا به شمار می رود. در حال حاضر، «فریدا جیانانی» در بخش طراحی این شرکت مشغول به کار است و لوگوی دو G قفل شده در یکدیگر را به بزرگ ترین برند پول ساز دنیا تبدیل کرده است.


2. شانل (Chanel )
یکی از بهترین برندهای مد در دنیا، شانل است. این شرکت در سال 1909 میلادی توسط «کوکو (گابریل) شانل» تاسیس شد. کوکو شانل در قرن بیستم، خودش را به عنوان مهم ترین و مشهورترین برند پوشاک بانوان در دنیا به اثبات رساند. لباس های این برند، زیبا، شیک، راحت و کاربردی هستند. پیراهن و دامن های فاستونی های شانل و ژاکت های آن همچنان در صدر پرفروش ترین پوشاک دنیا رار دارند.


3. کالوین کلین (Calvin Klein )
در سال 1968 میلادی، کالوین کلین شرکت کالوین کلین را با مسوولیت محدود راه اندازی کرد. در آن زمان فقط خط تولید کوچکی از کت های زنانه و مردانه داشت. در دهه 70 میلادی، کلین دو جایزه Coty را برای طراح مینیمالیستی خود دریافت کرد و در اواسط آن دهه، نام خود را روی جیب های عقب شلوارها حک می کرد. در سال 2003 میلادی، «فیلیپس وان هوزن» این برند را با تلاش بسیار به دست آورد و در حال حاضر، این برند سه فاز قیمت متفاوت از لباس های بسیار گران تا قیمت های تقریبا متناسب دارد.

برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

  • شهریار شفیعی
  • ۰
  • ۰

استراتژی برند
استراتژی برند موثر، ایده ی هماهنگ کننده ای است که تمامی رفتارها، اقدام ها و ارتباطات حول آن شکل می گیرند. استراتژی برند در مورد تمام محصولات و خدمات صدق می کند و در طول زمان تاثیرگذار است بهترین استراتژی های برند چنان متمایز و قدرتمندند که می توانند مسیر رقابت را منحرف سازند. چه مدیر عامل باشید، چه کارمند؛ صحبت در مورد استراتژی های برند آسان است.

برای خواندن ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید.

استراتژی برند

  • شهریار شفیعی
  • ۰
  • ۰

بعد از بازاریابی و فروش اقبال رو به سوی برند سازی است.
اما علم و دانش برند سازی و فن آوری های برندینگ بسیار نو و جدید است و معمولا افرادی که در این زمینه فعالیت می کنند پیش زمینه های تبلیغات و یا مدیریت و بازاریابی دارند و در صورتیکه علم برند دانشی ترکیبی و جامع است بنابراین سازمانهای پیشرو نیاز یادگیری و آموزش این علم را در اعضای خود احساس نموده و آموزش برند سازی را در برنامه های آموزشی خود می گنجانند.
عقب ماندن از این قافله با توجه به سرعت تکنولوزی در زمانی اندک باعث می شود فاصله از رقبا بسیار شود و کم کم از بازار حذف شوند.بنابراین مدیران هوشمند می دانند همیشه باید خود را به علم روز مجهز ساخته و دانش روز برندینگ را در سازمان خود جاری و ساری نمایند.
بنابراین سعی می کنند با بهره گیری از افراد متخصص سطح علمی کارکنان خود را در سازمان بالا برده و باشیوه های آموزشی مختلف اعم از یادگیری آبشاری و یا برگزاری کلاس ها، کنفرانس ها و سمینارها برای کارکنان خود ،سطح علمی دانش کارکنان خودرا با سطح علمی جهان یکسان نمایند.
بنابر این در وهله اول بهتر است که اهمیت یادگیری و تجهیز به دانش برندینگ و دانش های مدیریتی برای مدیران و و مدیران ارشد روشن گردد.

اگر شما جزء کسانی است که به اهمیت برندسازی در کسب و کار خود پی برده و متوجه تفاوت آن با تبلیغات و بازاریابی شده اما به دلیل مشغله ی زیاد،توانایی حضور در کلاسها را نداشته و می خواهید  از زمان های مرده خود بهره ی بیشتری ببرید پکیج آموزشی مدیریت برند با بیان دکتر شهریار شفیعی را به شما معرفی می نمایم.


 پکیج تصویری دوره آموزشی مدیریت برند (Brand Management) شامل 5 بخش بوده که در هر بخش دو حلقه دی وی دی موجود می باشد. این پکیج به صورت فیلم تهیه شده و در مجموع 10 حلقه دی وی دی تحویل افراد داده خواهد شد.

برای اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه نمایید.

مدیریت برند با بیان دکتر شهریار شفیعی


  • شهریار شفیعی
  • ۰
  • ۰

با توجه به رشد روز افزون دانش و سرعت ورود برند ها به بازار یک مدیر موفق در راستای رشد سازمان خود باید به ارزش برند سازمانش بها دهد.و در این مسیر با لا بردن دانش   کارمندان خود را در صدر امور قرار دهد.

شاید اینگونه به نظر رسد تنها کسانی که در زمینه برند سازی فعالیت دارند باید به آموزش برندینگ تجهیز شوند.ولی باید خاطر نشان کرد از آنجا که کوچکترین اشتباهات کارمندان می تواند باعث اشتباهات جبران ناپذیری شود و به نظم و یکپارچگی برند لطمه وارد نماید نیاز است آموزش برندسازی برای کارکنان سازمان جدی گرفته شود. تا هم علاقه و وفاداریشان به برند افزون گردد و بتوانند با تغییرات کوچک در رفتار و ظاهر خود در راستای رشد برند سازمان قدم بردارند و به عنوان سفیران برند سازی ،نام و آوازه سازمان خود را گسترش دهند.

این افراد در کلیه ابعاد زندگی خود آیینه تمام نمای برند سازمان مطبوع خود هستند و این عشق و علاقه می تواند تا نسلها در خون آنها جاری باشد.

بنابراین مدیران موفق با کمک  آموزش برند سازی  تخم برند را در ناخودآگاه ذهن کارمندان خود  می کارند   تا سال ها بعد ثمره ی پر باری دریافت نمایند.منبع  برند تک

    برندسازی  برندینگ     مشاوره برند   آموزش برند   رنگ برند  نام برند   دکتر شهریار شفیعی  هویت  بصری برند   

تعریف برند از دید انجمن  بازاریابان آمریکا   شخصیت برند انتخاب نام شرکت و نام برند  ارزش برند

  • شهریار شفیعی